نوشته شده توسط : love me

  

 

 

 


 



:: موضوعات مرتبط: عکسهای ستارگان , ,
:: بازدید از این مطلب : 225
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : love me

 


باله ی یک دنباله دار بارزترین مشخصه آن است. همچنانکه دنباله دار به خورشید نزدیک تر می شود دم درخشانی در امتداد آن و در جهت مخالف خورشید گسترش می یابد. در فاصله ای زیاد از خورشید هسته دنباله دار ها سرد و مواد داخل آن منجمد می باشند. با نزدیک شدن به خورشید باد های شدید خورشیدی قسمتی از هسته را تصعید می کنند که این مواد کما را تشکیل می دهند. فعل و انفعالاتی که باد های خورشیدی روی کما انجام می دهند باعث به وجود آمدن هسته می شوند. ساختار شیمیایی کما مواد تشکیل دهنده دنباله را تعیین می کند. ممکن است به نظر آید که دنباله داری دم ندارد ولی واقعا این طور نیست بلکه دنباله آن قدر شفاف است که دیده نمی شودولی دانشمندان با استفاده از فیلتر های مخصوص قادر به دیدن آن ها هستند.مثلا دم دنباله دار هیل پاب(1997)به راحتی در نور مرئی دیده می شد ولی عکس هایی که با فیلترتهییه شده بودند وجود تعدادی دنباله تشکیل شده از غبار و گاز های یونیده را نشان دادند.

 



انواع دنباله ها:

دو نوع دنباله وجود دارد:غبار و گاز یونیده.یک دم تشکیل شده از غبار محتوی ذراتی به بزرگی ذرات موجود دردود می باشد.این نوع دم هنگامی تشکیل می شود که یک باد خورشیدی مقداری ماده از کما جدا می کند.چون این ذرات بسیار کوچکند با کوچکترین نیرویی جابجا می شوند در نتیجه این دنباله ها مامولا پخش و خمیده اند.دنباله های گازی وقتی تشکیل می شوند که نورخورشید مقداری از مواد کما را یونیده می کند و سپس یک باد خورشیدی این مواد یونیده را از کما دور میکند.دنباله های یونی معمولا کشیده تر و باریک ترند.هر دوی این دنباله ها ممکن است تا میلیون ها کیلومتر در فضا پراکنده شوند.وقتی که دنباله دار از خورشید دور میشود دم و کما ازبین میروند و فقط مواد سرد و سخت درون هسته باقی می مانند.تحقیقات راجع به ستاره دنباله دار هیل پاب وجود نوعی دم رانشان داد که شبیه دنباله های تشکیل شده از غبار بود ولی از سدیم خنثی تشکیل شده بود.(همان طور که گفتیم مواد موجود در هسته نوی کما و دنباله را تعیین می کنند).

 



دنباله دار ها از کجا می آیند؟

دنباله دار ها در دو جا به طور بارز یافت می شوند :کمر بند کوییپر و ابر اورت.دنباله دار های کوتاه مدت معمولا از ناحیه ای به نام کمربند کوییپر می آیند.این کمربند فراتر از مدار نپتون قرار گرفته است.اولین جرم متعلق به کمربند کوییپر در سال 1922 کشف شد.این اجسام معمولا کوچک هستند و اندازه ی آن ها از 10 تا 100 کیلومتر تغییر می کند.طبق رصد های هابل حدود 200میلیون دنباله دار در این ناحیه وجود دارد که گمان می رود از ابتدای تشکیل منظومه ی شمسی بدون تغییر مانده اند.دنباله دار های با تناوب طولانی مدت از ناحیه ای کروی متشکل از اجرام یخ زده به نام ابر اورت سرچشمه می گیرند.این اجرام در دورترین قسمت منظومه ی شمسی قرار دارند و از آمونیاک منجمد ، متان ، سیانوژن ، یخ آب و صخره تشکیل شده اند.معمولا یک اختلال گرانشی باعث راه یافتن آن ها به داخل منظومه ی شمسی می شود.

 



مسیر حرکت دنباله دارها

مدار سیارات نزدیک به دایره است حال آن که مدار دنباله دار ها به شدت بیضوی است. به علت تاثیرات گرانشی دنباله دار ها در حضیض سریعتر حرکت می کنند تا در اوج.دنباله دار ها از مدت چرخششان یه دور خورشید طبقه بتدی می شوند: دنباله دار ها بامدت تناوب کوتاه و متوسط-مانند هالی با دوره تناوب 76 سال- بیشتر در بین خورشید و پلوتون به سر می برند.این دنباله دارها ابتدا در کمربند کوییپر هستند ولی نیروی گرانش یکی از سیارات به خصوص مشتری آن ها را نزدیک خورشید می راند و دوره تناوب آن ها کمتر از 200 سال است.(شومیکر-لوی 9 یکی از این دنباله دارها بود که عاقبت در مشتری سقوط کرد). دنباله دار های بلند مدت با تناوبی بیش از 200 سال که بیشتر در ابر اورت هستند. هیل پاب نمونه ای از این دنباله دار ها است که تناوبی برابر با4،000 سال دارد.



ستارگان دنباله دار بر اساس دوره تناوب مداری شان به دو دسته تقسیم میشوند:

ستارگان دارای دوره تناوب مداری بیش از 200 سال و ستارگانی که دوره تناوب مداری شان کمتر از 200 سال می باشد.

گروه اول، ستارگان با دوره تناوب طولانی و گروه دوم ستارگان با دوره تناوب مداری کوتاه هستند.

این ظن وجود دارد که ستارگان دارای دوره تناوب مداری کوتاه، زمانی در ابر اوپتیک - اورت دارای دوره تناوب طولانی بوده اند. بسیاری از ستارگان دارای دوره تناوب مداری کوتا ، در فواصل زمانی منظمی دیده شده اند که معروفترین آنها ستاره دنباله دار هالی است. ستاره دنباله دار انکی کوتاهترین دوره تناوب مداری را دارد که 5/3 سال می باشد.

ستارگان دنباله دار با هر بار گذشتن از کنار خورشید، مقداری از مواد خود را بر اثر تبخیر از دست می دهند. دنباله ستارگان دارای دوره تناوب مداری کوتاه، بسیار درخشان است، اما با هر بار گذشتن از کنار خورشید، مواد خود را از دست داده و بدین ترتیب، امکان رویت آنها کمتر می شود.

بعضی از این ستارگان قبل از متلاشی شدن فقط یک بار دیده می شوند، هر چند که طول عمر معمولی یک ستاره دنباله دار با دوره تناوب کوتاه حدود 10000 سال است. گردش بسیاری از ستارگان دنباله دار دارای دوره تناوب طولانی بدور خورشید هزاران یا حتی میلیونها سال طول می کشد. بنابر این، طول عمر این ستارگان بسیار بیشتر از نوع دیگر است
.

 



:: بازدید از این مطلب : 212
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : love me

به راستي ماده تاريك در دوران اوليه كيهان چه نقشي داشته است؟ از آنجا كه بخش وسيعي از عالم، از ماده تاريك تشكيل شده ،روشن است كه اين ماده اسرار آميز در روند عالم تاثير به سزايي دارد.
 
گروهي از محققين بر اين عقيده اند كه مواد چگال تشكيل دهنده ماده تاريك، با شكل گيري ستارگان تاريك نخستين ، مانع از ورود نسل اوليه ستارگان به مرحله "رشته اصلى" شده اند.ستارگان تاريك به جاي سوختن هيدروژن ( همجوشي هسته اي)،با نابودي ماده تاريك گرم مي شدند و به احتمال زياد اين ستارگان هنوز هم در گوشه اي از كيهان وجود دارند.
 
تنها چندين صد هزار سال پس از انفجار بزرگ با سرد شدن تدريجي كيهان، مواد اوليه از ابر هاي گاز يونيده ابر گرم جدا شدند و در اثر گرانش گرد هم آمدند و ستارگان نخستين را شكل دادند.اما اين ستارگان با ستارگاني كه ما امروز مي بينيم تفاوت هاي عمده اي داشته اند.آنها به طور كلي از هيدروژن و هليم تشكيل مي شدند و پس از اين كه جرم شان بسيار زيادي مي شد با انفجاري مهيب تبديل به ابر نو اختر مي گشتند. انفجار هاي ابر نواختري پي در پي و همجوشى هسته اى اين دست از ستارگان، باعث ورود عناصر سنگين تري به كيهان مي شد.
 
ماده تاريك در دوران اوليه كيهان، حكم فرما بوده است. اين ماده اسرار آميز با گرانش خود مواد موجود در كيهان را به دور هم جمع كرده و هاله اي آز آنها تشكيل مي داده است. همچنان كه ستارگان اوليه در درون هاله هايي از ماده تاريك در كنار هم گرد مي آمدند، پروسه اي كه از آن تحت عنوان سرد شدن مولكولي هيدروژن ياد مي شود،به ،فروپاشي آنها به داخل ستارگان كمك مي كرده. البته اين ايده متداولي است كه مورد پذيرش شمار زيادي از اخترشناسان مي باشد.
 
اما عده اي از محققين ايالات متحده بر اين عقيده اند كه ماده تاريك صرفا به واسطه گرانشش تاثير گذار نبوده ، و به طور عميق تري در كيهان درگير بوده است.نتايج تحقيقات اين گروه تحت عنوان " ماده تاريك و ستارگان نخستين : فاز جديدي از تكامل تدريجى ستاره اي" به چاپ رسيده است.
هنگامي كه ريز ذرات ماده تاريك به هم فشرده مي شوند،از بين مي روند.ذارت در فرايند نابودي مقدار زيادي حرارات ايجاد كرده و باعث اختلال در مكانيزم پروسه سرد شدن مولكولي هيدروژن مي شوند. همجوشي هسته اي هيدوژن مي ايستد و فاز نوين ستاره اي "ستاره تاريك" آغاز مي گردد.بدين ترتيب گوي هاي پرجرمي از هيدروژن و هليوم به جاي همجوشي هسته اي از نابودي ماده تاريك حاصل مي آيند.
 
 

نمايي خيالي از ستارگان نخستين
 
اگر اين ستارگان به ميزان كافي پايدار باشند، احتمال مي رود شماري از آنها هنوز هم وجود داشته باشند.اين بدان معنا است كه جمعيت هاي ستارگان نخستين هيچگاه به مرحله "رشته اصلي" نرسيده اند و همچنان در پروسه توسعه نيافته نابودي ماده تاريك به سر مي برند و به بيان ديگر عقب مانده اند.
همچنان كه ماده تاريك در اين فرايند به مصرف مي رسد.مقادير ديگري از ماده تاريك در ساير نقاط به عنوان جايگزين به سوي هاله جريان خواهند يافت تا هسته همچنان گرم بماند.بدين ترتيب همجوشي هسته اي هيدروژن همانند گذشته ديگر ادامه نخواهد يافت.
 
از طرف ديگر ممكن است ستارگان تاريك نتوانند براي مدت زيادي دوام بياورند. همجوشي هسته اي مواد عادي ممكن است سرانجام فرايند نابودي ماده تاريك را مختل نمايد.بنابر اين سير تكاملي اين دست از ستارگان براي تبديل شدن به يك ستاره عادي از حركت نمي ايستد ، بلكه به تاخير مي افتد.
 
چگونه اخترشناسان مي توانند به جستجوي ستارگان تاريك بپردازند؟
 
ستارگان تاريك بسيار عظيم اند و شعاع هسته آنها مي تواند بيش از يك واحد نجوي باشد (فاصله بين زمين و خورشيد، در حدود 150 ميليون كيلومتر). در نتيجه كانديدا هاي مناسبي براي آزمايش عدسى گرانشي مي باشند.در اين آزمايش مشاهداتي از گرانش كهكشان هاي مجاور به عنوان تلسكوپ هاي مصنوعي براي كانوني كردن نور اجرامي كه در دور دست ها قرار دارند، استفاده مي شود. تا كنون اين بهترين روشي است كه اخترشناسان براي شناسايي و بررسي اجرام دور دست از آن بهره مي برند.
 
اين ستارگان همچنين از راه ديگري نيز قابل آشكار سازي هستند،اگر ماهيت ماده تاريك از تئوري "كنش و واكنش ضعيف ذرات پر جرم" پيروي كند، به هنگام نابودي ريز ذرات ماده تاريك، مقدار زيادي حرارت توليد مي شود و بواسطه اين گرماي زياد ،تابش هايي در طيف گاما صورت مي گيرد. علاوه بر اين ذرات ديگري نيز در فضا پراكنده مي گردند. بنا بر اين اخترشناسان با بررسي آسمان در طيف گاما و جستجوي ذراتي همانند نوترينو و پاد (ضد) ماده مي توانند به وجود ستارگان تاريك پي ببرند.
 
راه سوم براي يافتن اين دست از ستارگان، تاخير در ورود به مرحله "رشته اصلي" ستارگان اوليه است.ستارگان تاريك مي توانند براي ميليون ها سال براي رسيدن به اين مرحله تاخير داشته باشند، كه اين امر خود باعث ايجاد شكافي غير عادي در فرايند تكاملي ستارگان مي باشد.
 
شايد ستارگان تاريك بتوانند اخترشناسان را در يافتن ماهيت حقيقي ماده تاريك ياري نمايند.



:: بازدید از این مطلب : 137
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : love me


img/daneshnameh_up/f/fd/C3-21-C043.jpg

روشنایی ستاره

مقدار انرژی تابیده شده از ستاره به واحد سطح زمین را روشنایی یک ستاره می‌نامند. مقدار ثابت (صفر مقدار قدری) را طوری انتخاب می‌کنند که قدر ستاره α چنگ رومی (Vega) برابر صفر شود. علامت منفی در فرمول نشان می‌دهد که قدر روشنایی ستاره بالا باشد، دارای قدر پایین خواهد بود.

رنگ ستارگان

هر وسیله‌ای که برای آشکارسازی نور بکار می‌رود دارای حساسیت طیفی است. مثل چشم انسان که اولین وسیله‌ای است برای آشکارسازی نور و حساسیت چشم برای نورهای مختلف یکسان نیست. هر وسیله دیگری هم که برای اندازه گیری نور بکار می‌رود مثل فیلمهای عکاسی برای نورهای با طول موجهای متفاوت ، دارای حساسیت یکسان نیست. پس روشنایی یک جسم بستگی به نوع وسیله اندازه گیری شده دارد. بر این اساس قدرهای مختلفی داریم، که یکی از آنها قدر دیدگانی و دیگری قدر عکسبرداری می‌باشد.

طیف ستارگان

هنگام مطالعه طیف ستارگان (یا همان بررسی کیفی ستارگان) مشاهده می‌شود که اختلاف فاحشی بین ستارگان وجود دارد. از آنجایی که وجود هر خط سیاه در طیف ستاره بیانگر وجود یک عنصر شیمیایی ویژه در اتمسفر آن ستاره است، شاید به نظر می‌رسد که علت اختلاف در طیف ستارگان بخاطر اختلاف در مواد شیمیایی سازنده ستارگان باشد. ولی در نهایت چنین نیست، بلکه علت اختلاف طیف ستارگان دمای ستارگان می‌باشد. چون ستارگان دارای دماهای متفاوتی هستند، طیف آنها نیز متفاوت است.


img/daneshnameh_up/a/a5/C3-21-A093.jpg

اندازه گیری دمای ستارگان

در مورد ستارگان امکان اندازه گیری دمای جنبشی (دمایی که توسط دماسنج اندازه گیری می‌شود) وجود ندارد. زیرا نمی‌توانیم ترمومتر را در قسمتهای مختلف ستاره قرار داده و این دما را اندازه گیری کنیم. از طرفی لایه‌های مختلف ستاره دارای دماهای مساوی هستند و هر چه از لایه‌های خارجی به طرف لایه‌های داخلی حرکت کنیم دما افزایش می‌یابد. بنابراین تعریف دمای منحصر به فردی که مربوط به هر لایه از ستاره باشد غیر ممکن است.

اندازه گیری فراوانی عناصر در ستارگان

در حالت کلی مشاهده خطوط طیفی مربوط به یک عنصر در طیف یک ستاره دلیل بر وجود آن عنصر در اتمسفر این ستاره است و برعکس این ممکن نیست. یعنی عدم حضور خطوط طیفی یک عنصر در طیف یک ستاره دلالت بر عدم وجود آن عنصر در اتمسفر ستاره را ندارد، زیرا علاوه بر حضور یک عنصر لازم است، شرایط فیزیکی (دما و فشار) برای تشکیل خطوط طیفی آن عنصر برقرار باشد، تا بتوانیم خطوط طیفی آن عنصر را مشاهده کنیم. با توجه به اینکه شدت خطوط جذبی بستگی به فراوانی آن عنصر دارد، بنابراین می‌توانیم از روی شدت خطوط طیفی ، فراوانی عناصر را در ستارگان تعیین کنیم.

جرم ستارگان

اطلاعات مربوط به جرم ستارگان از مسائل بسیار مهم به شمار می‌رود. تنها راهی که برای تخمین جرم یک ستاره در دست داریم آن است که حرکت جسم دیگری را که بر گرد آن دوران می‌کند مورد مطالعه قرار دهیم. ولی فاصله عظیمی که ما را از ستارگان جدا می‌کند، مانع آن است که بتوانیم سیارات متعلق به همه آنها را ببینیم و حرکت آنها را مورد مطالعه قرار دهیم. عده زیادی ستاره موجود است که جفت جفت زندگی می‌کنند و آنها را منظومه‌های مزدوج یا دو ستاره‌ای می‌نامند. در چنین حالات بایستی حرکت نسبی هر یک از دو ستاره مزدوج مستقیما مطالعه شود، تا از روی دوره گردش آنها جرم نسبی هر یک بدست آید. در حضور ارتباط میان جرم و نورانیت ستارگان ، نخستین بار بوسیله سرآرتورادینگتون اظهار شد که نورانیت ستاره‌ها تابع معینی از جرم آنها است، و این نورانیت با زیاد شدن جرم به سرعت ترقی می‌کند.

منابع انرژی ستارگان

برای هر ستاره‌ای سه منبع انرژی را می‌توان نام برد که عبارتند از:


انرژی پتانسیل گرانشی

می‌توان فرض کرد که خورشید یا ستارگان در حال تراکم تدریجی هستند و بدین وسیله انرژی پتانسیل گرانشی خود را بصورت انرژی الکترومغناطیسی به محیط اطراف تابش می‌کنند.

انرژی حرارتی

می‌توان فرض کرد که ستارگان و خورشید اجرام بسیار داغ آفریده شده‌اند و با تابش خود به محیط اطراف در حال سرد شدن هستند.

انرژی هسته‌ای

می توان فرض کرد که در ستارگان هسته‌های سبکتر همجوشی کرده و انرژی آزاد شده در این همجوشی منبع انرژی ستارگان را تأمین می‌کند، یا می‌توان فرض کرد که در ستارگان هسته‌های سنگینتر از طریق واپاشی به هسته‌های سبکتر تبدیل شده و انرژی آزاد شده از این واپاشیها انرژی ستارگان را تأمین می‌کند.


img/daneshnameh_up/c/c1/C3-21-A095.jpg

مرگ ستارگان

سه طریق برای مرگ ستارگان وجود دارد. ستارگانی که جرم آنها کمتر از 1.4 برابر جرم خورشید است. این ستارگان در نهایت به کوتوله‌های سفید تبدیل می‌شوند. ستارگانی که جرم آنها بیشتر از 1.4 برابر جرم خورشید است، در نهایت به ستارگان نوترونی و به سیاه چاله‌ها تبدیل خواهند شد. دیر یا زود سوخت هسته ای ستارگان به پایان رسیده و در این صورت ستاره با تراکم خود انرژی گرانشی غالب آمده و این تراکم (رمبش) تا تبدیل شدن الکترونهای آزاد ستاره به الکترونهای دژنره ادامه پیدا می‌کند، که در این صورت ستاره به یک ستاره کوتوله سفید تبدیل شده است. برخی از ستارگان از طریق انفجارهای ابرنواختری به ستارگان نوترونی تبدیل می‌شوند. ستارگانی که بیشتر از 1.4 و کمتر از سه برابر جرم خورشید دارند، به ستاره نوترونی تبدیل شده و آنهایی بیشتر از سه برابر جرم خورشید دارند، عاقبت به سیاه چاله تبدیل می‌شوند. سیاه چاله آخرین مرحله مرگ ستاره می‌باشد.



:: بازدید از این مطلب : 169
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : love me

نقش و الگوی آنها در حال حاضر کم و بیش دقیقا همان است که در هزار سال پیش بود. این ثبات ظاهری در نتیجه فاصله عظیمی است که میان ما و آنها وجود دارد. با این فواصل چندین هزار سال طول خواهد کشید تا تغییر قابل ملاحظه‌ای در نقش ستارگان پدید آید. این ثبات ظاهری مکان ستارگان موجب شده است که نام متداول (ثوابت) به آنها اطلاق شود. اختر فیزیکدانان بر این باورند که در بعضی کهکشانها ، از جمله کهکشان راه شیری ، ستارگان نوزاد بسیاری در حال تولد هستند، افزون بر آن که پژوهشگران اظهار می‌دارند تکامل ، تخریب و محصول نهایی یک ستاره ، به جرم آن بستگی دارد. در واقع سرنوشت نهایی ستاره که تا چه مرحله‌ای از پیشرفت خواهد رسید با جرم ستاره ارتباط مستقیم دارد.

نحوه تشکیل ستاره

گوی آتشین مورد نظر در نظریه انفجار بزرگ ، حاوی هیدروژن و هلیوم بود، که در اثر انفجار بصورت گازها و گرد و غباری در فضا بصورت پلاسمای فضایی متشکل از ذرات بسیاری از جمله الکترونها ، پروتونها ، نوترونها و نیز مقداری یونهای هلیوم به بیرون تراوش می‌کند. با گذشت زمان و تراکم ماده دربرخی سحابیها شکل می‌گیرند. این مواد متراکم رشد کرده و توده‌های عظیم گازی را بوجود می‌آورند که تحت عنوان پیش ستاره‌ها معروفند و با گذشت زمان به ستاره مبدل می‌شوند. بسیاری از این توده‌ها در اثر نیروی گرانش و گریز از مرکز بزرگ و کوچک می‌شوند، که اگر نیروی گرانش غالب باشد، رمبش و فرو ریزش ستاره مطرح می‌شود و اگر نیروی گریز از مرکز غالب شود، احتمال تلاشی ستاره و شکل گیری اقمار و سیارات می‌رود.

مقیاس قدری

همه ستارگان به شش طبقه روشنایی که قدر نامیده می‌شود، تقسیم شده‌اند. روشنترین ستارگان دارای قدر اول و کم نورترین ستارگان که توسط چشم غیر مسلح قابل روءیت بودند به عنوان ستارگان قدر ششم و بقیه ستارگان داراب قدرهای بین 16 - 1 هستند. قدر یک ستاره عبارت است از: سنجش لگاریتمی از روشنایی ستارگان ، اگر قدر یک ستاره را با m نمایش دهیم، داریم:


(قدر ظاهری) 2.5logL + Cte = m-



:: بازدید از این مطلب : 149
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 اسفند 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد